قاردوشاب
بچه که بودیم مثل همه جا در محل و روستای ما برف فراوان می آمد و خیلی از مواقع تا اواسط بهار طول می کشید تا آب شود . عید که می شد و بر روی برفها باران میزد به زعم ما و اهالی محل زهر برفها گرفته میشد و قابل خوردن می شدند. و درست در این زمان بود که خیلی ها دوشاب( شیره انگور) می خریدند و ازترکیب آن با برف قاردوشاب درست می کردند. خیلی خوشمزه می شد و خیلی از کودکان روستا با گذاشتن پولهای خود بر روی هم دوشاب می خریدند و به طور جمعی قار دوشاب درست می کردند. البته برف مورد نیاز را بایستی از دره کوهها و جایی که گرد و خالی نداشت و دانه کاملا سفید و برراق بودند تهیه می شد. البته هر چه درصد دوشاب زیاد می شد خوشمزه تر می شد ولی تعداد بچه ها که زیاد می شدند به اجبار برفش را زیاد می کردیم که به همه برسد. و مزه آن با جمع بودن و خوردن آن با شوخی و خنده بود.